عشق من ای لاله روی من همچون بهار آمدی
در گلشن آرزوی من چون گل به بار آمدی
گل به چمن، چون دل من، دل به تو بسپارد
ماه فلک روشنی از روی تو دارد
جان بخشی ، دل خواهی
تو هرچه کنی جفا مکن ،
اگر کنی به ما نکن مرا پناهی
از دردم آگاهی من بار غم جفای تو
می کشم از برای تو دگر چه خواهی
همه جا گویم، که تو را میجویم، که تو را میخواهم
به برم باز آ چو نسیمی ای مه که برد چون کاهم
صید تو شدم تا که فنای تو شوم
ای جان به فدای تو فدای تو شود
چو بهارم در نظری، چو بهشتم جلوه گری
بود در بر من جای تو خالی
به خدا صهبای منی، تو طرب افزای منی
تو فرخنده تر از صبح وصالی
عشق من ای لاله روی من همچون بهار آمدی
در گلشن آرزوی من چون گل به بار آمدی
گل به چمن چون دل من دل به تو بسپارد
ماه فلک روشنی از روی تو دارد