گاهی وقتا آدم میکنه خو هوس که بره
دلم تنگ شده بر عکس دلت
تو چه میدونی چی گذشته چند وقته بهش
مگه نمیدونی نمیتونه از دستت بده
از دستت بده ... از دستت بده
سر نزنی به خونه یه وقت
خالی کنی تو هرچی تو دلت هست
منم هنوز همون دیوونه ی مست
که خالی میکنه شیشه هارو تو دل شب
دیدم فقط من و توایم
همه باهامون بدن چون اون راه اومده بات
همه راهامون عوض شد
حالا میزنم توو بارون قدم چون کسی اشکام و نبینه
همه روزامون تلف شد
نیست رو زانوت سرم چون گرفتی تو ازم غرورو شده صبحمم غروب
میگم به خودمم دروغ
با اینکه دورمم شلوغه
ولی کسی یه ربع جاشو پر نکرد
شکوندم قولامو غر نزد
منم این قرصارو خوردم این اوضاع رو کنم رد
یه روزی کردی دنیامو تو عوض
یه روزم کردش دنیا تورو عوض
گاهی وقتا آدم میکنه خو هوس که بره
دلم تنگ شده بر عکس دلت
تو چه میدونی چی گذشته چند وقته بهش
مگه نمیدونی نمیتونه از دستت بده
از دستت بده ... از دستت بده
دنبال توجهی دچار توهمی خب آره فقط تویی
همونی که رگ شو توو خواب شبم برید
یه فاز توهمی که هر ثانیه ش میکنه موهای تنمو سیخ
این دفه جدیه سوپرایز تولد نیست
چرا بریزم توو خودم خب آره منم بریدم
بسته شده جدیدن راه تنفسیم
چون نباشی پیشم جایی واسه تنفس نیست
نه اصلا یه درصد فکر نکن که بد شم
دیگه قلبمم از کند نمیشه که هروقتم هوس کردی
برگردیم از اول
برعکست من اصلا میخوام از دستت ندم
از دستت ندم از دستت ندم نه
میخوام از دستت ندم
گاهی وقتا آدم میکنه خو هوس که بره دلم تنگ شده بر عکس دلت
تو چه میدونی چی گذشته چند وقته بهش
مگه نمیدونی نمیتونه از دستت بده
از دستت بده ... از دستت بده