شرمندم اگه بدم
هرکس بود نده صنم
بذار بگن غریبم
نذار کمرم شه خمیده تر
آبروتو دست بگیر
اعتبارو پس بگیر
حق میدم بت، خسته ای
راه تو که بسته نی
عزیزم، خستم
چون دست و پامو بستن
نبینم کفری، باشی یه وقت از من
شرمندم، اگه مث زهر تلخم
اگه مث برگ زردم
اگه پاییزم و توی فصل مرگم
نه! دیگه نشینی پام
ته رسید مسیر ما
هی، دو تا اسیر باد
هی دو تا همیشه فالش
شق شق صدای چک
تق تق صدای در
دو صدا که دیگه در نمیاد و
بحث من و تو سر نمیاد