نتونستم با این گریه نبودن هاتو بشمارم
توکه نیستی بدست کی همه دنیا رو بسپارم
درست از لحظه رفتن دلم می خواست که برگردی
دلم پیش تو بود هرجا به تنهایی سفر کردی
واسه حبس ابد خوردن تو زندون تو آمادم
اسیرم کن تو می تونی اسیرت باشم آزادم
عذاب گریه رو بس تو دارم هر لحظه میبینم
به دنیای بدون تو به این زندگی بدبینم
شده دنیا پر از پوچی شده هم مرز تن پوشم
دلم می خواست تو هم باشی تو این دلتنگی هم دوشم
به این احساس رو به مرگ دارم با عشق نفس میدم
همین که عاشقت بودم تقاص چی رو پس میدم
واسه حبس ابد خوردن تو زندون تو آمادم
اسیرم کن تو می تونی اسیرت باشم آزادم
عذاب گریه رو بدون تو دارم هر لحظه میبینم
به دنیای بدون تو به این زندگی بدبینم