نگاه نگاهِ تو به چشمم آشناست
رنگ چشای تو مثه یه دریاست
صدای تو آواز سبز عشقه
دستای گرمه تو خوده بهشته
قصه ی تو لالایی شبانست
خنده ی تو شعرای عاشقانست
خنده ی تو شعرای عاشقانست
اما بدون که دل من شکسته
بازی نکن با تار و پود خسته
وای اگه یک روزی بری میمیرم
طاقت ندارم به هوات اسیرم
حالا که دنیاتو به من سپردی
بذار تورو به سروریم بگیرم
بذار تورو به سروریم بگیرم
وقتی که نیستی پژمرده می شن گلای گلدون توی خونه
بارون می گیره از تو نگاهم دونه دونه
می شینه حسرت رو سینه ی من که مونده از صبح در انتظارت
دلم می گیره از دوری تو هی بهونه
از خوبی هات برای دل نوشتم
از بودنت ممنون تو سرنوشتم
بهار من با تو چه جاودانست
هدیه ی من به عشقت این ترانست